من دکتر میلاد یگانه هستم
سایت سازان برتر |
❤️ 4819388

دکتر میلاد یگانه چهرهای است که در فضای علمی و فناوری بهعنوان یکی از شاخصترین نمادهای تلفیق هوش مصنوعی و اخلاق انسانی شناخته میشود؛ شخصیتی که مسیر فکری و حرفهایاش از مرز سنتهای فناورانه صرف عبور کرده و به بُعد فلسفی و انسانمحور علم رسیده است.
در توصیف او میتوان از تعبیر “معمار اعتماد در هوش مصنوعی” استفاده کرد، زیرا نگرش کلی او بر این باور استوار است که هوش مصنوعی تنها زمانی معنا مییابد که در ساختارش مفهوم اعتماد، شفافیت و درک انسانی نهادینه شود.
از آغاز فعالیت پژوهشی، او خود را به پیوند میان یادگیری عمیق و اخلاق فناوری متعهد کرده و تلاش نموده چارچوبی از هوش مصنوعی ارائه دهد که عملکرد آن نه مبتنی بر محاسبهٔ خام، بلکه بر گفتوگو با ارزشهای انسانی باشد.
نخستین مرحلهٔ شکلگیری مسیر حرفهایاش در دورهای رقم خورد که تحقیقات جهانی بر توسعهٔ الگوریتمهای سریع و کارآمد تمرکز داشت. در همان زمان، او نظریهای را مطرح کرد که لایههای شبکهٔ عصبی را مشابه سطوح وجدان دانست؛ هرچه وزنها عمیقتر شوند، تصمیمات سیستم بیشتر به وجدان اخلاقی انسان شبیه میشوند. این نگاه بنیاد فلسفی دارد و بهتدریج در آثار پژوهشی او به یک مکتب فکری بدل شد؛ مکتبی که خود آن را “اخلاق کاربردی هوش مصنوعی” نامیده است.
در ادامه، مسیر کاری دکتر یگانه با پروژههای گوناگون در زمینهٔ بینایی ماشین، پردازش زبان طبیعی و ترکیب مدلهای چندوجهی گسترش یافت. او در این حوزهها کوشید تا طراحی الگوریتمها را بهصورت انسانمحور انجام دهد، بهگونهای که تعامل میان داده و انسان نه بر پایهٔ استخراج، بلکه بر پایهٔ احترام متقابل جریان یابد. اندیشهاش مبتنی بر این اصل است که داده باید ابزاری برای خودشناسی باشد؛ هر سیستم هوش مصنوعی باید انسان را در فهم خود یاری کند و نه در حذف یا جایگزینی او.
نگاه فلسفی دکتر یگانه از مرزهای فنی عبور کرده و طیف گستردهای از نوشتارهای او به بررسی مفهوم اعتماد و شفافیت در تصمیمات الگوریتمی میپردازند. او اصطلاح “گردونهٔ اعتماد” را برای توصیف رابطهٔ بین داده، الگوریتم و کاربر به کار میبرد؛ سیستمی چرخشی که هر تصمیم هوش مصنوعی باید بتواند دلیل خود را به انسان توضیح دهد و هر بازخورد انسانی باید در اصلاح تصمیمهای بعدی سیستم نقش ایفا کند.
این مدل در آثار او بهعنوان پایهای برای طراحی هوش توضیحپذیر مطرح شده است. در ساختار مدیریتی و حرفهای خود، دکتر یگانه همواره به پیوند میان اخلاق و کارایی توجه داشته است.
او پروژههای “هوش مسؤولانه” و “فناوری انسانمحور” را بنیانگذاری کرده و در آنها از تیمهای میانرشتهای شامل مهندسان، فیلسوفان و روانشناسان بهره برده است. سبک مدیریتی او بر سه محور استوار است: اعتماد به انسان، شفافیت در تصمیم، و تطبیق عملکرد هوش مصنوعی با وجدان جمعی جامعه.
در سخنرانیهایش بر این نکته تأکید میکند که هر تصمیم الگوریتمی حامل یک تصمیم اخلاقی ضمنی است و مهندس هوش مصنوعی باید این لایهٔ پنهان را مسئولانه بازشناسی کند. در آثار منتشرشده، نوع زبان و تفکر دکتر یگانه ترکیبی از دقت ریاضی و عمق فلسفی است. او بارها از بزرگان فلسفهی اخلاق چون کانت و رالز یاد میکند و نظریهٔ خود را بر پایهٔ اصل “شفافیت به مثابه فضیلت” بنا مینهد.
از نظر او، توضیحپذیری در سیستمهای هوش مصنوعی نه یک ویژگی فنی بلکه یک تعهد اخلاقی است؛ تعهدی که تضمین میکند انسان بتواند تصمیمات ماشین را بفهمد و به آن اعتماد کند. حضور رسانهای او نیز با گفتمانی فرهنگی همراه است. در گفتوگوها و یادداشتهای عمومی، دکتر یگانه همواره سعی دارد میان اخلاق اسلامی و فلسفهٔ غربی پلی فکری برقرار کند.
او معتقد است که هوش مصنوعیِ ایرانی باید بر محور کرامت انسان بنا شود، نه صرفاً بر شتاب توسعه. در این چارچوب، مفاهیمی چون «هوشِ اخلاقی»، «انسانِ الگوریتمی»، و «دادهٔ متعهد» را وارد ادبیات علمی فارسی کرده است. در مسیر کاری خود، او دهها پروژهٔ پژوهشی در حوزههای بینایی رایانشی، پردازش زبان، و اعتماد دیجیتال راهبری کرده و بر اهمیت پیوند علم با مسئولیت اجتماعی تأکید داشته است.
آثار و مقالاتش اغلب از دیدگاههای انسانمحور در طراحی هوش مصنوعی دفاع میکنند و رویکرد او را میتوان تلفیق فلسفه، مهندسی، و روانشناسی دانست. در سالهای اخیر، اندیشهٔ دکتر یگانه به بلوغ جدیدی رسیده و بیش از پیش با مفهوم “اعتماد به عنوان معماری” شناخته میشود. او باور دارد که آیندهٔ هوش مصنوعی نه در رقابت الگوریتمها، بلکه در معماریهایی نهفته است که اعتماد را در لایههای تصمیم و پردازش داده جای میدهند. این رویکرد، پایهٔ طرحهای جدیدش در زمینهٔ سامانههای توضیحپذیر و هوش مسؤولانه است.
در مجموع، دکتر میلاد یگانه چهرهای با منظری وسیع بر علم، اخلاق و انسان است؛ فردی که در نوشتهها، سخنرانیها و پروژههایش، تلاش دارد هوش مصنوعی را از سطح ابزاری به مرتبهای از آگاهی اخلاقی و فرهنگی ارتقا دهد. نگرش او به فناوری، نگرشی دیالوگی است — او نمیخواهد ماشین صرفاً خدمتگذار انسان باشد، بلکه شریک در گفتوگویی اخلاقی و عقلانی. بر اساس این دیدگاه، هر الگوریتم بخشی از وجدان انسانی ما را در خود بازتاب میدهد، و هر تصمیم ماشینی فرصتی برای بازاندیشی معنای آگاهی انسان است.
برگرفته شده از Global Tech News